خدایاسال نوعیدانه ای برماعطاکن
به لطفت دردبیماران دواکن
به هرپندارنیک رفتارنیک گفتارنیکی
مزین کن جهان راباصفاکن

 


فصل گل آمدگلستان بوی باران می دهد
بوی نرگس بوی سنبل بوی ریحان می دهد
می زندباران ومی ریزدشکوفه برچمن
رخ نمایان کرده ساقی می به یاران می دهد

 


چهان شودچوگلستان به یمن مقدم نوروز
شودهمای سعادت به خلق سایه فکن
رسول فصل بهاران نموده آیاتش
دهدبه مدحت آن شهریاردادسخن

 


نوروزباستانی آمدبه شادمانی
خجسته بادبرماآیین جاودانی
ازایزدتواناخواهم به توببخشد
سالی پرازسعادت همراه کامرانی

 


ساقیا عیدآمده میخانه راآماده کن
کوزه راپرکن زمی پیمانه راآماده کن
رقص کن بامن که دوران بی وفایی می کند
تابسازم باغمش سازوطرب آماده کن

 


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:شعر,ادبیات ,نوروز,شعرهای فرزانه طاهری,عیدنوروز,بهار,تبریک نوروزی,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت