گمشده


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


امروز هم گذشت


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


دختر آواز خوان


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


چه صبور بود ابرچشمم


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


وقتی که با منی


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


خط نگات


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


غروب


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


اوهام عاشقانه


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


تنهایی یعنی خواستن تو


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


یادت بخیر


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


آشتی کن با من


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


می خواهمت


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


بهار


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


تنهایی


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


نمک به زخم مزن

نمک به زخم مزن با کنایه درسخنت


مرا به وهم میفکن به صحت قسمت


به استعاره ی تووصف می کنم گل را


تو درتضادی و تشبیه می کنم کرمت


ببین چگونه به تلمیح می کشی به رخم


نشان عاشقیت جان فدای هر قدمت


نظیر مراعات واژه های شعر منی


به ابر وبادومه وخورشید گر بود ندمت



فرزانه


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


تو لحظه ای مانند من تنها نبودی

 

تولحظه ای مانند من تنها نبودی  

                                    
توهرزه گردمست کوچه هانبودی


یکدم نشددرگوشه ای تنهابشینی


درمانده ودلخسته دردنیانبودی


شب های تو زیبا پرازنووستاره..


دلمرده درتاریکی شبها نبودی


آندم که بایاردگرگشتی هم آغوش


دریاداین شوریده ی رسوا نبودی


آندم که بااوجام می سر میکشیدی


درفکراین جان برلب شیدا نبودی


درچشم من دریای اشک موج درموج


آنی تو محو عمق این دریا نبودی


من سالهای سال دنبال تو بودم


حتی شبی درخواب من پیدا نبودی

 

فرزانه طاهری


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


بیمارعشق بودکه از التهاب رفت


اندوه بی ثمر زندگی چه داشت


عمری چووسوسه ی یک سراب رفت


جز یادوخاطره ها حاصلی نماند


بگذشت لحظه لحظه واین روزگاررفت


مخمورسوی باده وسیاح سوی سیر


زاهدبه سوی کعبه وکارثواب رفت


هشیارومست هردواسیرزمانه اند


خوشبخت آنکه ز دنیا کنار رفت


این ره چنان بپوی نگویی درعاقبت


افسوس حاصل عمرم به بباد رفت...



فرزانه


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


آوازه خوان

 

آوازه خون بخون برام


میخوام ازدلتنگی درام


باسازدلنشین تو


یادم میادخاطره هام



تواین هوای نم زده


بااون صدای غم زده


بخون که ازخیال اون 


شدم دوباره خواب زده



بخون که باخیال اون


سرروی بالش بذارم


می خوام تورویای خودم


پلکامو روهم بذارم ..



وقتی توآواز میخونی


انگارکه همدمی دارم !


بخون بخون برای من


که دل پردردی دارم !



صدای دلنوازتو


از همه ی وجودمه!


بخون بخون که خوندنت


دوای قلب وروحمه ..



بخون همون ترانه ای


که اون برای من میخوند


کاشکی دوباره میومد


بازم کنارمن میموند...

 

 


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


فعل بی زمان


 برای گفتن من

 

صفت هامبهم

 

وفعل هابی مصدر!!

 

فعلی بایدبی زمان

 

که دلالت کند به لحظه های باتوبودنم

 

وقتی تونیستی

 

اندوهم وصف نشدنیست!؟

 

هیچ مکانی ظرفیت دلتنگیم راندارد!

 

ظرف زمان ازبودنت خالیست!

 

عمق فاجعه ازنهادم پیداست!!

 

وقتی درضمیرم تنهاتورامی خواهم

 


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری عکس,عکس شاعرانه,عکس باشعر,آپلود,دانلود,سرگرمی,ادبیات ,شعرکلاسیک,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


عید

باز هم فصل بهاران می شود


سال نوکم کم نمایان می شود


عیدمن وقتی نباشی پیش من


مثل عیدسوگواران می شود


سنبلم پژمرده همچون روح من


سبزه عیدم پریشان می شود


ماهی تنگ بلورم توی آب


از نفس افتاده بیجان می شود


آینه مات است برچشمان من


ازغم من شمع گریان می شود


جام گلگون دلم آشفته حال


گرگرفته داغ وسوزان می شود


روزمیلادم رسیده بازهم


خانه ام خالی زیاران می شود


انتظارشادباش ازسوی تو


نیست درقلبی که ویران می شود


دل بریدن ازهمه امیدها


درنبودت سخت آسان می شود


مثل هرسال دگراین سال هم


بی توعیدم طی به هجران می شود


فرزانه طاهری


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


شعر من

امشب بیاوشعرمراپرترانه کن

گل واژه ای بیاروغزل عاشقانه کن

دربزم شعروادب نیست جای من

برمن مگیرخرده وکمتربهانه کن

گیرم تمام قافیه هایم غریب است

ازعشق مثنوی بسازوبسویم روانه کن

شعرترم که پرازسوزودرداست

مصداق گریه واشک شبانه کن

این شعررابه قالب قلبم سروده ام

کمتربه وزن وعروضش نشانه کن

احساس رابه جناس وردیف نتوان گفت

کمتربه شعرمن بخندوجنونم فسانه کن

اکنون که شعرمراپاره میکنی

درآب جویباربریزوروانه کن..

                                           شعر فرزانه-طاهری


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


آینه

از آینه دلگیرم


از بسکه درآن پیرم


با چهره ی افسرده 


از دیدن خودسیرم


ازگودی چشمانم 


بیداری شب پیداست


ای آینه میدانم


که نفرت من بیجاست


عاشقانه هایم را


خرج دگری کردم


دوستت نداشتم ..حتی


با تودشمنی کردم


جای توتمام عمر


فکردیگران بودم


چون عروسک کوکی


دست این وآن بودم


قصه ی من وتو بود


کودکی وسنگ وجام


می سپردمت هر دم


دست عشق بی فرجام


می کشاندمت ساده


سوی دام هرصیاد


می شکستمت هردم 


با فریب هرشیاد !


با فریب این آدم


بی عشق که آدم نیست


از تو آدمی ساختم


که شبیه آدم نیست !

فرزانه طاهری

 


 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری عکس,عکس شاعرانه,عکس باشعر,آپلود,دانلود,سرگرمی,ادبیات ,شعرکلاسیک,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد